یه وقتایی یه چیزایی توی تنهایی می نوشتم اگه پیداشون کنم مذارم اینجا

وقتی حوصله نداشتم ......
زمان ساعت ۶ عصر .. مکان همون خونه تنهای های خودم ... وضعیت : خسته گرسنه ..بی حوصله
راه حل : رفتم سر کوچه یه دونه کتلت اسان گرفتم (بازم تبلیغ شد) ... اومدم خونه و به دستورش با سه تا تخم مرغ قاطی کردم دیدم  اصلا بوی خوبی نداره .. خوب راه حل .. جعفری و ادویه جات مخصوو .. فلفل ووو زردچوبه ..... خوب کی حال داره تیکه تیکه سرخ کنه .. همشه در دو بار ریختم توی ماهی تابه و سرخ کردم .. اییی قابل تحمل بود .. 
مثلا یه هفته هست تصمیم گرفتم شبا برم توی این فضای سبز سر خیابون کمی حال و هوا عوض کنم .... بازم که نشد ..

بریم سر حرفامون
 .... چرا وقتی چت میکنی با دخترای تهرون .. از هر ده نفر ۸ تفرشون میگن ماشین داری بریم بیرون .. ؟ فکر میکنید مشکل از کجاست تقصیر کیه ؟ و یا اونا دنبال چی هستن ..؟

یه نوشته یک تجربه ..:
هیچ وقت با ادم دروغ گو دوست نشید ... اگه دیدین یکی داره بهتون دروغ میگه دیگه اسمشو نیارین ..  چرا باید به کسی که داره بهتون دروغ میگه اعتماد کنید ...   راستی گاهی وجدان ادم هم به ادم دروغ میگه ......

شروع

سلام به تو .. به تو که اومدی اینجا و داری میخونی .. خوشم نمیاد بخوای الکی بنویسی جالب بود ..

یه عمر بلاگ خون بودم تا بلاگر شدم .. 

خوب من از حالا میخوام وقایع یه خونه مجردی رو واستون بنویسم .. که توی یه گوشه  اروم شهر هست ..

یه همسایه داریم خوب . و مهربون ..

خونه دنج هفتاد هشتاد متری ...  جدیدا قرای توی بالکنش هم گل و بوته پروش بدم ...  حالا چه اتفاقاتی اینجا می افته .. از خوب و بد .. جالب و خفن .. همشو واستون مینویسم ...

هر سوالی داشتین هم میتونید این بغل پی ام بدین و جواب بدم ..

دیشب خواستم ماکارونی درست کنم ..خودمونیما دستمو سوزوندم ... خوب یه روش خوب و جالب برای تهیه ماکارونی ... اولا که کدوم ادم عوضی گفته باید اب جوش بیاد بعد ماکارونی رو توش بریزی ؟ ... خوب برگردیم عقب اول رفتم سر کوچه و یه بسته ماکارونی از نوع تک(تبلیغ نیست من میتونم باهاش کنار بیام) ..

و یه قوطی سس اماده ماکارونی خریدم ..

خوب ماکارونی رو از وسط نصف کردم و رزیختم وی یه قابلمه اب سرد و گذاشتم روی اجاق .. تا جوش بیاد بریم سراغ سس .. یه خورده سوسیس خورد کردم و ریختم توی روغن داغ ماهیتابه ... خوب که سرخ شد فلفل و زردچوبه و نمک و بعدشم سس اماده رو هم اضافه کردم ... ...

حالا هم سس حاضره و هم ماکارونی یه خورده جوش خورده و اماده شده ..

ماکارونی و سس رو ریختم توی قابلمه و درشم گذاشتم .. اصلا چه ادم بیخودی بوده اونکه دمکش رو اختراع کرده همیشه  بدون اون ماکارونی و برنج میپزم خوب هم میشه ...

یه ساعت بعدش یه ماکارونی درست شد .. توپپپپپپپ... انگشتامو هم باهاش خوردم .. باورتون نمیشه .. خوب میتونید بیایید خونه من و از نزدیک ببینید ..

فعلا برم .. کار دارم زندگی دارم بچه رو اجاقه ...