تولد

خانم جسارت است ! ببخشید یک سوال

با اخمتان کجای جهان را گرفته اید !؟

خانم ! شما که درس نخواندید پس کجا -

کی دکترای زخم زبان را گرفته اید !؟

خانم جواب نامه ندادید بس نبود !؟

دیگر چرا کبوترمان را گرفته اید ؟

 

حرف امروز:

استاد گفت: یه روز یکی از تخم هایی که یه عقاب واسه جوجه شدن گذاشته بود به طور اتفاقی سر از لونه یه مرغ درآورد و مرغ هم فکر کرد که مال خودشه و در کنار بقیه تخم مرغ ها ازش مواظبت کرد تا جوجه عقاب سر از تخم در آورد مدتی گذشت و جوجه عقاب مثل مرغ و خروسها روی زمین راه میرفت و زندگی می کرد تا یه روز اتفاقی یه عقاب رو دید که توی آسمون پرواز میکنه با خودش گفت یه روز منم مثل اون پرنده پرواز میکنم و این موضوع رو با مامان مرغه و بابا خروسه درمیون گذاشت هر دو کلی بهش خندیدن و گفتن تو یه جوجه ای و نمی تونی پرواز کنی پرواز کار عقابهاست ... جوجه عقاب هر وقت حرفی زد دیگران بهش خندیدن و مسخره اش کردن اونقدر که دیگه باورش شد که نمی تونه پرواز کنه و رویای پرواز عقابها که خودش هم از جنسشون بود به گور برد ..استاد اضافه کرد می دونی خیلی از پیشرفت های ما متوقف میشه تنها  بخاطر توجه  به حرف دیگران و بارو کردن باورهای اونها ...

 

اندر حکایات خونه مجردی :

خونه من چون خیلی دنجه وهمسایه ها هم کم هستن اگر و سروصدای داشته باشم زیاد اشکالی ایجاد نمیکنه واسه همین دوستان اگه بخوان درو هم جمع بشن و یا تولد بگیرن خونه من خوراک این کاره چند وقت پیشا تولد یکی از دوستام بود قرر شد شب همه بیان خونه به صاحب مجلس گفتم ببین من دوستامونو میشناسم شام رو دیر بهشون بده که اینا شام بخورن خوابیدن باورش نشد ..شب ساعت نه شده بود که همه اومدن کلی کادو خریده بودیم ولی خوب جهت تغیر حال و هوا اومدم چند تا جعبه برداشتم و چیزای مختلف رو کادو کردم یه بسته ماکارونی .. یک قوطب رب گوجه خالی و کثیف .. یک عدد کاندم (البته ابن تو بزرگترین جعبه بود) ... خلاصه بعد کیک و باز کردن کادو این دوستم شام رو آورد همه خوردن و بعدشم دراز کشیدن هرچی گفتم آقا تولده یکی پاشه بزنه بکوبه برقصه هیشکی بلند نشد که نشد...و یه تولد خیلی آروم و بیمزه برگزار شد ...

 

اول مرداد قراره تولدی متفاوت واسه خودم بگیرم .... قدم بر چشم..

 

توی پرانتز :

((... ما ایرانی ها اصولا در خوشبینانه ترین حالت ده سال دیر به آروزهامون میرسیم یعنی وقتی چیزی باید داشته باشیم نداریم و وقتی داریم دیگه فرصت و حال استفاده اش تموم شده  پس ... بقیشو خودتون بگید ....))

نظرات 18 + ارسال نظر
نازنین شنبه 18 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 03:36 ب.ظ http://nazaninmaryam.blogfa.com

سلام امیدوارم که حالتون خوب باشه پیشاپیش تولدتون مبارک
به امید دیدار

رکسانا یکشنبه 19 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 03:00 ق.ظ http://yasekabood.blogfa.com

بیا با گل شقایق بزنیم تو باغ سینه .
با یه کاروان دل امشب یه سفر بریم مدینه
یه شب و به عشق زهرا توی ویرونه بمونیم
پشت دیوار قدیما دل دیونه بخونیم
............................................................
اما علی جان به خدا این عزرائیل است که بر من سلام میکند
ـ وعلیک السلام یا قابض الارواح
...........................................................
بیا که این بار داغ یاس کبود مدینه به دل دارم

وب نگار یکشنبه 19 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 02:53 ب.ظ http://www.weblognameh.blogsky.com

از اینکه به وبلاگ من آمدی زحمت کشیدی نظر دادی ممنونم
خوشحالم که مطلب قبلی من برایتان جالب بوده .
امید که بتوانم باز هم بنویسم اما خوب .
مطلب بعدی من تا چند روز دیگر نوشته می شود
خواهش می کنم حتما بخوانی و نظر بدهی .

روسپی دوشنبه 20 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 02:44 ق.ظ http://roospi.blogfa.com

ما قدیمها کارای جالب تری بلد بودیم!

سلام ..
این چقدر عجیب بود نوشته و داستان عجیبی ...
حالا چرا اسمش این (ج) بود ؟
چرا
چرا ...
و خیلی چرای دیگه

باران دوشنبه 20 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 09:09 ق.ظ http://vanoosheh.blogfa.com

سلام لواشک جان
نگارشت با بقیه فرق داره، متد خاصی برای خودت داری ، برام جالبه، موفق باشید

آریا دوشنبه 20 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 12:12 ب.ظ http://ariamen2002.blogfa.com/

سلام خسته نباشی
جالب
یادش بخیر با اون خونه مجردی
دانشجوی دانشجویا استادها و......
ای ای آبگوشت
و غذای مخصوص نیمرو
وشاید املت
مرسی بازم بیا پیشم
حرفهای تو مرا می برد به در باغ چند سالگی هایم
....

صبا دوشنبه 20 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 12:28 ب.ظ http://kouli.blogsky.com

سلام..
نمی دونم واقعا چرا اینجوریه
چرا اینقدر باید تاثیر پذیر باشم؟؟

راستی پیشاپیش هم تولدتون مبارک شهرام نازنین.

---

حضرت عشق معتقده باید برای خودت باشی و خودت باشی.
نه اون چیزی که بقیه میخوان باشی!!!!!!

لیمویی دوشنبه 20 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 01:05 ب.ظ http://pacific.blogsky.com

سلام...
۱-رنگ این صفحه نظراتت بی نهایت خوش رنگه....!
۲-پسرا اصولا همشون بخورو بخوابن...!
۳-منم تولد دارم بیام اونجا؟!
۴-دلم واسه اون عقابه سوخت...ولی از طرفیم حقش بود..نا امیدی گناه کبیرس.....

زنگی ابادی دوشنبه 20 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 06:13 ب.ظ

mohammadzangiabady@yahoo.com

نفیسه سه‌شنبه 21 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 08:06 ق.ظ http://nafis56.blogfa.com

دوست مهربانم سلام
اولا تولدت را پیشاپیش تبریک می گم
نوشتت زیبا بود من را برد به دوران خوش دنشجویی و خاطرات آن روزها را برام زنده کرد
شاد باشی
راستی آپدیتم خوشحال می شم پیشم بیاییی

کاملیا سه‌شنبه 21 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 07:45 ب.ظ http://kamelia.blogsky.com

سلام لواشک جان
راستی این خانم بد اخلاقه کیه؟؟؟؟؟؟
تولدتان مبارک .....مین بهار ببخشید تابستان زندگیتان را به شما و خانواده محترم تبریک و تهنیت عرض می نمایم
حرف امروزتان بسیار عالی بود نکته نکته آن را با جان و دل خواندم

ریحانه چهارشنبه 22 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 09:19 ق.ظ http://bahone.blogfa.com

سلام لواشک !
اینم تولد بود که آخه !
خجالت داره

نیلوفر پنج‌شنبه 23 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 05:21 ب.ظ http://to0otfarangi.blogsky.com

اندر کف حکایت عقابهم! بنا بر این پس احتمالا من رو از یه ظرف میوه مامان بابام اشتباهی ور داشتن! با این چند خط اخرم خفن موافقم و کلا باید بیخیال ارزو شد در بست!

دختران سکوت جمعه 24 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 02:21 ب.ظ http://only-one.blogsky.com

سلام دوست گلم
امیدوارم حالت خوب باشه
من آپم
خوشحال می شم به من سری بزنی
موفق باشی
"سونیا"

ازی دوشنبه 27 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 03:36 ب.ظ http://azy.persianblog.com

اگه درست حدس زده باشم باید همون اشنای قدیمی خودمون باشی. مرسی که هنوز موقع کوه رفتن ها به یاد منم هستی. راستی در مورد دختر ها زیاد خودتو ناراحت نکن. کلا دختر ها به دو دسته تقسیم می شن. یا دانشجو و درس خون هستند یا خوشگل!! (فقط شوخی بود)‌چشمک...

یاس سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 05:23 ب.ظ http://www.shabnam.blogfa.com/

دوست عزیز و بسیار گرامی سلام و درود های گرم بنده را بپذیر .
شرمنده که من مدتی است در سفر بودم و بی خبر از شما نگرانتون شدم راستش دلم هوای وبلاگتون را کرده بود مثل همیشه بسیار زیبا می نگارید لذت بردم

زندگى انسان در دنیا،آمیخته با مشکلات عجیبى است که اگر در مقابل آن بایستد وشکیبایى و مقاومت‏به خرج دهد،به یقین پیروز خواهد شد و اگر ناشکیبایى کند و دربرابر حوادث زانو زند، هیچ گاه به مقصد نخواهد رسید.
راستی داشتم لواشک ترش درست می کردم یاد شما افتادم زود امدم اینجا نخندیا چیکار کنم لواشکی دیگه
اما نمی دونم ترشی یا شیرین
همیشه پایدار باشی

کاملیا سه‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 09:25 ب.ظ

آپ نکردی

سلام الان سند کردم و اپدیت کردم من با ایدی لواشک ترش الان انلاینم

حوال یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1384 ساعت 07:45 ق.ظ http://www.haval.blogsky.com

سلام. مشغول خوندن پستهای قبلیت بودم که به این پست رسیدم. من واقعا درک کردم که ما ایرانی ها ده سال ـ کم و بیش - دیر به آنچه می خواهیم می رسیم. واقعا این رو درک کردم و قبول دارم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد